نقاش سرگردان در خیابان های سنگی!

نور همیشه تاریکی را می شکافد،تاریکی نور را هرگز.

نقاش سرگردان در خیابان های سنگی!

نور همیشه تاریکی را می شکافد،تاریکی نور را هرگز.

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

هرچقدر بتونی بیشتر صبر کنی، قوی تری.

برای من صبر با قدرت برابری میکنه.

من قوی نیستم.

اما اونقدری صبر کردم...

که چشمامو ببندم و بهت بگم ، " صبر کردن خیلی سخته..."

و در دم اشک هام جاری بشه.

صبر کردن مثل دگردیسی میمونه. هر ثانیه ای که بیشتر صبر میکنی و تحمل میکنی، انگار تک تک سلول هات رو تبدیل میکنی به سلول های جدید. تمام بدنت از هم فرو پاشیده میشه و نو میشه. مثل شکستن تمام استخوان ها و گرگینه شدن. حالا هرچقدر صبور تر باشی، این کار مرتبا ادامه پیدا میکنه...

و تو تبدیل میشی به یک موجود نامانا. هر لحظه در تبدیل و تغییر...

 

پ.ن : چهار ماهه دارم هر روز میمیرم. هر ثانیه میمیرم. به این مردن ها عادت نمیکنم، هربار برام دردناکه، بیشتر از دفعه ی قبلی... من دارم هر ثانیه عوض میشم. من اون آدم قبلی نیستم. هرچقدر بیشتر مجبور بشم صبر کنم، بیشتر میمیرم، بیشتر عوض میشم. تا همیشه منو میشناسی؟ این مردن هر روزه ی منو متوقف میکنی؟ یا... تا ابد من قراره بمیرم و بمیرم و بمیرم....؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۹ ، ۱۸:۴۸
دره آبی

My mama said that the worst thing in life is getting used to loving somebody higher than anything else in this world baby.

You face another level of everything. Another level of loneliness, another level of sorrow...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۹ ، ۱۵:۲۳
دره آبی

من شمعی برای کیکی،

و کیلی برای تولدی،
تولد خودم، 

نداشتم.

سکوت ....

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۹ ، ۲۳:۴۷
دره آبی